خستهههه

انقد خسته ام که دارم می میرممممممم‌

نارنجکی

به یه کلاسم گفته بودم براشون شیرینی می خرم و خریدم

ولی خودم نخوردم

آفرین به خودم

شیرینی نارنجکی دوس ندارم ولی شاگردام دوس دارن

خیلی ذوق کردن

فکر کنم از معدود معلم هایی هستم که انقدر به احساسات شاگرداش اهمیت میده

زندگی

من یه روتین خیلی زیبا دارم

صبحم قشنگ شروع میشه

ظهرام قشنگ تره

عصرا هم عالی

شب ها عالی تر

یه خانواده ی خوبی دارم

روابط اعضا خوبه با هم ..از چالش های این چند ساله گذشتیم

وضع مالی خوبی داریم، عالی تر هم میشه

یه خونه ی قشنگ داریم

روند رشدم خیلی خوبه، آروم هست اما همیشه هست

کتاب خوندنام همیشگیه

فیلم دیدنام موقتی ان.

هیچی اومدم بگم ممنونم دخترک که اینجایی

آفرین به تو که قوی بودی 💓

همین طور ادامه بده ..خودت هم یه روز شکوفا میشی ،خیلی زود

It' s just the matter of time

12 روز

دیشب بچه ها سر کلاس یهو گفتن تیچر ببین چه کتابی بهمون دادن ؟! تازه هیچ معلمی هم گردن نمی گیره تا مثلا درس بده

بهم دادن دیدم یه کتاب ۶ ۰ صفحه ای نوشتن درباره این ۱۲ روز جنگ با اسرائیل

بعد میگه تیچر نمی‌دونم چرا ما اینارو ندیدیم تو جنگ 🤣🤣🤣

یکی گفت فکر کن ما تو این ۱۲ روز بودیم، اینو تحویل ما دادن حفظ کنیم ، فکر کن اونایی که در اینده تو این ۱۲ روز نبودن قراره چی از این ۱۲ روز در بیارن 🤣🤣🤣🤣

یکی گفت الان صددرصد مطمئن شدم که کتاب تاریخی که این همه سال خوندیم دروغی بیش نبوده

هیچی دیگه، خودشون ثابت کردن که عوامل این سرزمین زیبا، دروغانی بیش نیستن .

زندگی همین قدر جذابه

ماشین آف رود

دیشب حالم خوب نبود

به همسر گفتم منو ببر بیرون

با کلی تاخیر بلاخره رفتیم

تو بازار چرخیدیم

اخرش گفتم بریم بام این شهر

رفتیم بالا

قدم زدیم

حرف زدیم اما کم

گفت بریم تاب سواری

با اینکه حوصله نداشتم ولی همین کار کردم

خیلی حالم بهتر کرد

بهترین پیشنهادش بود

بدون اینکه چیزی بخوریم یا بخریم بعد یه ساعت برگشتیم خونه

ولی برای من عالی بود ..نیاز به خوردن چیزی نداشتم ، فقط کمی هوا می خواستم

..

موقع برگشت گفت سال جدید افرود میخرم، تجهیز میکنم برای سفر

گفتم پس این ماشینت بده من، ماشین من بفروش افرود بخر

گفت انقد ندارم،

گفتم از کجا معلوم شاید داشتی

اینو شوخی کردم ولی من ماشین ایرانی نمی خوام، شاسی بلند خارجکی میخوااام ..مخصوص خودمممم

همسر هم سوارش نشهههههه

ماشین من سوار میشه، اون باباش هم سوار میکنه اه اه چقدر از باباش خوشم‌نمی یاد 🤣🤣🤣

...

اها اومدم که بگم : من این شکم و پهلو صاف می کنم

جذاب ترین میشم

بنشین و تماشا کن این دنیا 😁😁😁

دکتر

دکتر جان دلم تنگ تو شده

ناراحتمممم

تو دکتربا گرفتن هفتصد تومن می تونی منو بفهمی🤣🤣🤣

هیییییی دنیا

ببین کار من به کوجا رسیدههههه

در دوره ی بحران هویت به سر می برم

اقای مرغ فروش

یه مرغ فروشی بزرگ نزدیک خونه ی ماست، که اقایی که مرغ خورد میکنه، یه مسلمانی هست که واقعا اذان که گفته میشه، میره نماز میخونه

الان که اومدم داشت نماژ می خوند

قابل تحسین هست برام


شاد

الان به این دلیل شادم که همسر هفته ی اینده میره تهران, پس بچه ها که میرن مدرسه من تنها خونه هستم🤣🤣🤣🤣

اصلا من بودما دور کاری مردا رو حرام اعلام می کردم

یعنی چی مرد تو خونه کار کنه؟!

ارامش مارو گرفتن از ما

اه اه

ولی خوشحالم برای هفته ی اینده🤣🤣🤣🤣💪💪💪😌😌😌😌😌

تجمع حجاب

یه سوال؟؟

این عزیزان حامیان حجاب که جمعه رفتن تجمع حجاب به اعتراض بی حجابی! اگر این جمعه حامیان ازادی در انتخاب حجاب دقیقا مثل اینا با پرچم و شعار و این چیزا برن تجمع کنن، حک..ومت چکار میکنه؟؟؟

در تلویزیون تبلیغ می کنن؟! اصلا خبری پخش میشه؟! احترامی گذاشته میشه ؟!

وقتی عدالتی وجود نداره، خانم و اقای عزیز بشین سرجات، حق بقیه پایمال نکن

خیلی عالیه که شما حجابت رو انتخاب کردی ،چادر میزاری، افرین

بخدا عالیه ، دمت گرم

میدونی خوش به حالت که حق انتخاب قانونی داری

ولی اون عزیزان که این چادر و شال نمی خوان، حق انتخاب قانونی ندارن

قانون می شکنن برای انتخاب پوشش شون

هیچ‌بنیان خانواده ای هم خراب نمی کنن

زندگی

ماشین شاسی بلند میخوام

یه سفر به پاریس میخوام در همین پاییز

یه کارت با موجودی نامحدود می خوام

دو هفته استراحت میخوام در کمال سلامتی

در خیابانای بلاد کفر خرید کنم ‌و قهوه بخورم با کروسان ‌و غیرهههههه

یک خسال استهٔ

مشغله

دیروز پر بازده ترین روزم بود

همون اول صبح دو تا کار مهمم انجام دادم و مغزم ازاد شد

بعدش کارای معمولی

و اخرش کلی گوشت شستم، گذاشتم فریزر ، شام درست کردم

کله پاچه تمیز کردم که رسما انگشتام به فنا رفت

بی نهایت ظرف شستم ، بی نهاااایت

اخرش به انی فکر کردم که واقعا همسر عجیبی دارم که در طول تمام این کارا ،هیچ کمکی بهم نکردد

چون یچطبق باورهاش یه زن وظیفه اش هست، دینش هم که گفته ناقص العقل ان

بگذریم

و در مرحله ی اخر خداروشکرررر کردم که زیر بار حرفش نرفتم برای بچه ی سوم، واقعا با این همه مسئولیت، من چطوری سومی باید مدیریت می کردم؟؟؟؟؟

ولی دو تا کار انجام ندادم که واقعا نمی تونستم ..اولی خرید نون بود، دومی خوراکی مدرسه ی بچه ها

که الان باید برم نونوایی در حالی که هوا تاریکه هنوز

و از اونجا برگشتم خورایک بخرم براشون

و بعدش هم برم سرکارم

....

آبگوشت هم گذاشتم ،تا از سرکار بیام اماده شدههههههه

می خواستم قرمه سبزی درست کنم ولی سبزی نداشتیم ،منم وقت نداشتم برم بخرم تازه بی نهایت خسته هم بودم

ولی روز خوبی بود

شکرش

امروز بهترررر

چون دو تا شاگردم که کم کاری می کردن، حذف کردم و کلاس خیلی بهتررررر شدهههه

کله پاچه

اینکه میخوام کله پاچه تمیز کنم، یکم عجیبه

ولی خوب من همونی ام که همه کار ازم بر میاد ولی گاهی دلم میخواد بقیه فکر کنن بعضی کارا بلد نیستم😅😅

حالا برم یه چایی دم کنم، بخورم تا بعدش کله پاچه تمیز کنمممم

نمی دونم جوش شیرین دارم یا نه :/

پسرا

پسرا بلاخره راضی شدن که کلاس زبان برن

..

پسرک هشت و نیم ساله باید نماز خوندن یاد بگیره..البته فعلا هیچی نگفتن ، فقط گفتن تمام ایه مسگن چی میگن اونا حفظ کنه

اذان رو یاد دادم بهش، و سوره ی توحید 😅

بقیه هم گفتم بعدا کم کم یاد میدم بهت

نگرش مثبتم اینه که حافظه اش قوی میشه خخخخ

ولی خیلی بامزه میخونه ، زبونش گیر میکنه

اخه کوچولویههه این بچه

تازه بچه ی اخر هست و خیلی هم لوسش کردیم

من با بازی این چیزا بهش یاد میدم ، وگرنه بچه های امروزی از این چیزا خوش شون نمی یاد

کل درساش با بازی جلو میبرم

اون روز علوم داشتم باهاش کار می کردم، دو تا سوال بود که پاشدیم ازمایش کردیم تا یاد بگیره

دیروز هم یه ازمایش تو یه ویدئو دیده بود، اومده بود انجام میداد برای خودش

حقیقتا دوس ندارم حفظ کنه ، دوس دارم یاد بگیره

مفهومش یاد بگیره مهم تره

جمعه

جمعه فقط اون جمعه ای که قراره با کباب شروع بشهههه

به به

تازه فردا کله پاچه درست می کنم

پس فرداش هم میرم ظرف سفالی می خرم اخر هفته اش ابگوشت درست می کنم

چه هفته ای بشه این هفتهههههه

..

زبان بدن

من خودم از زبان بدن خودم متوجه میشم که الان چه حالی دارم🤣🤣🤣

و بعد یهو به خودم میام و درست رفتار می کنم، و همه چی رو کنترل شده میرم جلو

اگه فقط یه نفر آگاهی از رفتار ادم ها داشته باشه، بعد یه ساعت زمان گذروندن با من، حتی اصلا نگاه کردن به من، متوجه میشه که خنده هام و لبخندام یه پوشش هست

و درونی یه ادم غمگین و افسرده هستم

ولی خوب من یه ماسک قوی پوشیدم

بگذریم

...پ.ن

میگماااا اونایی که میاید وبم بعد خوشتون نمی یاد، خوب مجبور که نیستید، پیام نزارید

و محض اطلاع بعضی شیطاین بلاگفا، من بیشتر از هشت سال هست که اینجا هستم پس بچه گول نزنید با پیام های مهربانانه تون

خلاصه خودتون خسته نکنید، من انقد بزرگ شدم که از کامنت شماها عصبانی نشم یا حرص نخورم

دلم برای شماها حتی نمی سوزه

نخون رد شو

قصه

وقتی نوجوون بودم شب ها برای اینکه خوابم ببره، تو ذهنم قصه می ساختم

وقتی با همسر ازادواج کزدم، متوجه شدم که دیگه برای خواب قصه تو ذهنم نمی سازم

تا سال ها اینطوری بود

تا اینکه مشکلات هوار شد سرم

بعد خرابکاری های متوالی همسر، دیگه شد عادتم

و هر شب با قصه برای خودم، خوابم می بره

و بعد همسر بهم میگه: تو خیلی زود می خوابی، خیلی سریع خوابت می بره

زندگی همین قدر عجیبه

ترس؟!!

من هیچ وقت نمی تونم در برابر زور ساکت باشم

تیکه نمی ندازم به ادما

به نشانه ی اعتراض غیر مستقیم حرفی نمیزنم

رسما مستقیم میگم

و اتفاقا به خاطر همین ویژگی بسیار دوست داشتنی هم هستم😁

خلاصه زندگی زیباست

با تمام تضادها و مشکلاتش

تازه زندگی وقتی زیبا میشه که یه نودل بخ‌وری 🤭😁😁

سبک

نوع عشق دیمن و کلاوس رو خیلی دوس دارم

کلاوس یه طور خاصی کرولاین رو دوس داره

دوست داشتن

یادمه یه زمانی همسر یه پروفایل گذاشته بود

راستش تقریبا مطمئن هستم که برای من نبود

ولی اون زمان حواسم نبود و بعدها نپرسیدم برای کی بود

ولی گفت برای تویه

اما دروغ می گفت

الان گاهی وسوسه میشم که بپرسم واقعا برای من بود؟!

یا برای کس دیگه ؟!

دیروز خواستم بپرسم ولی سکوت کردم ..دارم اذیت میشم ولی شاید دونستنش بیشتر اذیتم کنه

یا شاید هنوزم به فکر اینم که از من نازاحت نشه

احمقانه است

ولی درسته من عاشق همسر نبودم ولی روش حساب کرده بود و فکر می کردم عشق من هست

وقتی خیانت کرد خیلی ضربه دیدم

هنوزم درد داره

اینطوریه که روزای نزدیک پریود خفه میشم از درد اون روزها و ماه ها

پروفایلش این بود: دوستت دارم با صدای آهسته

زندگی در پنجشنبه

یه کلاس خصوصی دارم

ساعت پنج بیدار شدم

کلی سر و کله زدم که کلاس خصوصیم بهتر باشه

بعد دو ساعت سردرد گرفتم

این هوش مصنوعی هم که بی سواده

باید بپرسم چکار کنم که کلاسم جالب بره جلو

...

شب ساعت هفت هم کلاس بحث ازاد دارم

درباره self or society

چقدر جذاب

بعد کلاس بیام خونه، درباره این تحقیق می کنم

چند تا پادکست پیدا کردم ولی به خاطر تحریم ها قفل هست😐😐

همسر قبلا می گفت ما بعضی وقتا یه چند تا کد لازم داریم که قفل شدن برای ما

برای همین با کلی ترفند میریم پیدا می کنیم

یادمه وقتی جاوا کار می کرد اینو میگفت

کلا گاهی فکر می کنم بهر تماشای جهان اومدیم

هر طور شده پسرام از این جهنم نجات میدم و می فرستم یه کشور دیگه و بهشون میگم غلط می کنید برگردید این دهات🤣🤣🤣

البته ترجیح میدم فقط برن امریکا

اروپا خر حمالیه

هر چقد میخوام مثبت باشم ولی نمیشه

بگذریم مهم هست ولی کاری می تونم بکنم؟؟؟ خیررررررر

پس به کتفم

سال دیگه که رفتیم سفر اونور اب، همسر هم میفهمهدکه داریم در زندان زندگی می کنیم که حتی نقاشی هم نشده

بلهههه

روستا

من خودم روستایی هستم

ولی بخدا قسم انقد خنگ و ابله نبودیم

اتفاقا اصلا زیر بار حرف زور نمی رفتیم، خیلی هم پررو بودیم و اگه چیزی از ما میخواستن بدون اینکه دلیلش بدونیم انجامش نمیدادیم

و اتفاقا تمام معلم ها می گفتن فامیل شماها به شخصیت تون هم میخوره

حالا همکلاسی های پسر که شصت درصد روستایی هستن، دقیقا تمام روستایی ها این دو روز تعطیلی مارو به فنا دادن از بس خنگ بازی دراوردن

بیخودی بدون دلیل از اول صبح تا ده شب حضور میزنن

بعد خدا نکنه یه دبیر یه چیزی تو گروه بزاره، یه طوری چرت و پرت میگن که پیام معلم گم میشه

دیگه خنگ بودن هم حدی داره

یکم از عقل تون استفاده‌کنید

مدیران عاقل

از تمام مدیران عاقل مدارس تشکر می کنم که توجهی به رویای اموزش و پرورش نکردن و کلاس های انلاین برگژار نکردن تا اعصاب ما در ارامش باشد

نه اینترنت دارن ، نه سرور کافی برای پوشش این همه کلاس

زر اضافه هم میزنن

کی اینا میرن راحت شیم؟!!؟

کبک

اخرین بار برادرم که دیدم از یه پسرعموی همسر گفت که باورتون نمیشه، زنگ میزنه جان جان راه میندازه برای همسر ،کلی خودش رو حمایتی نشون میده

بعد برادر بنده گفته از حسودی همسر دارن میترکننننن، تا دور هم می نشستن با برادرش و کسای دیگه، خیلی بد همسر رو میگفتن

و برادر منم بعد چندین بار که جلوی خودش گرفته بود، اخرش گفته بود؛: ایشون با تمام خوبی ها و بدی هاش عضوری از خانواده ی من هست)( داماد) پس یک بار دیگه درباره اش حرف بزنید من می دونم و شماها

و از اون موقع به بعد جلوی من حسودیشون گل نمیکنه

حالا دیشب همیر برگشته به من میگفت فلانی( همون پسرعمو) خیلی ادم خوبیه و خیلی پایه ایت و فلان

جزییات نگفتم بهش، ولی گفتم ایشون حسود ترین شخص هیتش، و ازش بدم میاد ..یه چیزایی هست که نمی تونم بهت بگم..هر کاری هم میکنه از حسودی هست

تنها کسی که میدونم حسود نیست، فقط تویی ..لطفا اون ابله هارو با خودت مقایسه نکن.، جلو روی تو جان جان می کنن، پشت سرت از حسودی دارن میترکن بدبختا

تازه سعی کردم جزییات نگم🤣🤣🤣🤣🤣

قبلا هیچی نمی گفتم ولی از وقتی فهمیدم اون بی شرفا حسودی برادر منم میکنن یا حتی پدرم و بعد بد خانواده ام رو به هسمر میگفتن که همسر رسما رابطه اش با خانواده ام قطع کرده فقط به خاطر بیشعوری همون پسرعموهاش

حالا منم سکوت نمی کنم و این مثبت اندیشی همسر درباره ی پسرعموی های عوضیش می شکنم، بد هم می شکنم.

بی شرفااااا

انقد بدبخت هستن که نمی تونن ببینن یه نفر پیشرفت کرده

idiot

بعد پیام ارسال شده ی مدیر در گروه، همچنان بچه ها میان حضور میزنن

خدایا اینا دیگه کی ان؟!

همینا میرن میشن اخوند و معلم و کارمند که دیکته شده کارای حک...ومت انجام میدن.

والا

کلاس مجازی

مدیر مدرسه ی پسر در گروه دیشب اعلام کرد که کلاس انلاین فایده نداره پس دبیرها افلاین برگزار می کن اونم عصر تکالیف خواسته شده بفرستید که ترافیک استفاده از شاد سبک تره

حالا اول صبح یکی اومده حاضر زده

منم گفتم گناه داره، پیام مدیر فرستادم گروه که ببینه و بره بخوابه🤣

ولی باورتون نمیشه بعد پیامم یه پسر دیگه اومد حاضر زد 🤣🤣🤣🤣🤣

لامصب قدرت تعقل شون منو به فنا داد

سه شنبه

یه اتفاق جالب هر سه شنبه، اتفاقات زیبا


.

میگما این مسلمانان عزیز یکم با هوش مصنوعی صحبت کنید بزارید ایده ی جدید بدن

شهادت امام علی میشه میگید: امام علی کسی بود که اسلام را حفظ کرد

شهادت حضرت فاطمه میشه میگید حضرت فاطمه بود که اسلام در حقیقت حفظ کرد

امام حسن اینو میگید

امام حسین هم همین

امام سجاد و الی اخر

داداش یه نسخه جدید بده ، انقد تکراری و رو مخ نگید ..یه ذره مطالعه تون ببرید بالا

بی سوادی هم حدی داره

به من باشه تماشای شبکه های تلویزیون در خونه مون حرام اعلام می کنم🤣 ولی متاسفانه نمیشه

..

روزی که برنامه مزخرف و سراپا ایراد سمت خدا تموم بشه، من کل شهر شیرینی میدم

خود همسر میدونه چرت و پرت میگنا، ولی نمی دونم چرا نگا میکنه

یعنی حرص ادمو در میاره

اگه یه ذره سواد هم داشته باشن مهمونا، ادم نگا میکنه

همشون از یه ور بی سواد و احمقققق

دزد هم که هستن با این همه پول گرفتن به بهانه ی قربان یو کوفت و زهر مار

دیروز یارو میگفت: خ..می..نی گفته حتی اگه یه تیکه از بدن یه رزمنده بمونه باید احترام بزارید انگار که کل بدنش هست و ای تحسین میکرد ای تحسین میکرد این همه درایت ر..ه..برش

🤣🤣🤣🤣🤣

یعنی انقد ابله هستن، نه بیا اونو بنداز اشغالی بگو یه دسته دیگه، چیزی نیست که

واقعا یه بچه ی پنج ساله اینو میدونه ، بعد چرا اینطوری میگی انگار شاهکار گفته

میگم ابله و‌احمق یعنی ایناا

بگذریم

زندگی بدون اینا زیباتره

خندده دار

امرو‌ز یه روز خوبه

همین :)

یه هفته

دوس دارم یه هفته نباشم جایی

عشق

وقتی داشتیم درباره ی عشق بحث می کزدیم

دیدم من هیچ وقت تو زندگیم عاشق نشدم

اون عشقی که واقعا عشق باشه

نه سرپناه

نه راه فرار

بعد دیم خوب من که عاشق نبودم چرا این همه سال زجر دادم خودمو که خیانتی شده به من !!!!!؟؟؟

به قول اون بازگیر نون خ : هیچی دیه

دیگه نه خودم اذیت می کنم و نه همسر

نه خودم رو قربانی می دونم